هفده ماهه ات شد گلم
عشقم هفده ماهه شدی، وای که داری روز به روز بزرگتر میشی، وقتی برمیگردم به عقب و به روزهای اول بدنیا اومدنت فکر میکنم واقعا تعجب میکنم، میگم یعنی اون من بودم که اونقدر قوی بودم که تونستم یه نی نی کوچولوه نق نقو کولیکی رو بزرگ کنم؟ خدا رو بخاطر وجود نازنینت شکر میکنم که با اومدنت به خونمون شادی و گرما بخشیدی. یک ماه دیگه بزرگتر و فهمیده تر شدی، شانزده ماهگیت رو تموم کردی، روز به روز شیطومتر میشی و اداهی جدید درمیاری، تازگیا هرچی که دم دستت میاد میزاری زیر پات و میری روش وایمیستی تا قدت بلندتر بشه و به همه جا دید داشته باشی، مثلا دیکشنری و کتابهای های قطور رو میاری میزاری زیر پات، یا سطل ماست و ظروف پلاستیکی، واسه خاطر همین دیگه روی...
نویسنده :
مامان راحله
13:48